به تماشای روزهای بعد از آن … /رحیم رستمی
به تماشای روزهای بعد از آن … داستانی از: رحیم رستمی و سرانجام آقای س، همین همسایۀ ناخوش و دیوار به دیوارمان حدود ساعت ده و نیم شبی در ماه گذشته فوت کرد....
به تماشای روزهای بعد از آن … داستانی از: رحیم رستمی و سرانجام آقای س، همین همسایۀ ناخوش و دیوار به دیوارمان حدود ساعت ده و نیم شبی در ماه گذشته فوت کرد....
افسون داستانی از: آلاله سلیمانی دو چشم سیاه از میان روسری و روبنده میدرخشید. زنی هم قد و قوارۀ خودش با نگاهی آشنا. چادری سیاه دور اندام لاغرش کشیده بود که وقت...
داستان «چیزی که وجود ندارد نمیتواند بهت صدمه بزند!» نویسنده: سارا تیلور، مترجم: مهسا طاهری بعد از حملۀ اول، آدام فقط بوی عجیبی را به خاطر میآورد و احساس ناخوشایندی داشت. چرا که نگران...
ﻳﺎزده ﭘﻠﻪ داستانی از: فاطمه آزادی ﺻﺪای زﻧﮓ آیفون را ﻛﻪ میشنوم ﻓﻜﺮ میکنم راﻣﻴﻦ اﺳﺖ. ﻫـﺮ ﻛـﺲ است دﺳﺘﺶ را ﮔﺬاﺷﺘﻪ روی آیفون و ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻫﻢ زﻧﮓ را ﻓﺸﺎر ﻣﻲدهد. میروم...
کاش اینجا بودی ارسلان! داستان کوتاهی از: زهره مسکنی دو روز بعد از رفتن شما آمدند. طبق قرارمان باید اولین شبی که همسایههای جدید جای شما را گرفتند، شیشۀ پنجرۀ اتاقشان را میشکستم....
حنجرهها حسن کیقبادی نفسم بیرون نمیآمد. چیزی توی گلویم گیرکرده بود. بهسختی یک مجروح از ماشین پیاده شدم. به بیابان کنار جاده رفتم و توی تاریکی داد زدم. گلویم داشت پاره میشد....
محمود برآبادی «قرار» تا صدای زنگ تلفن را شنید، دانهدادن بهقناریهارا ول کرد وگوشی را برداشت. صدای زنی از آنطرف سیم گفت: آقای فتوت؟ بله، بفرمایید. سلام، منو شناختی؟ نه خانم به جا...
آلاله سلیمانی «آیینه» برج قلعه بود انگار که سر بیرون آورده بود از آب. غبار روی آب خوب نمیگذاشت ببیند. پارو زد و جلوتر رفت. عقب اردکماهی از اینجا سردرآورده بود، اما تا به...
ران راش شاعر و داستان نویس معاصر آمریکایی است. اکثر داستانهایش در منطقه آپالاچیا میگذرد، رنگ و بویی محلی دارد و شخصیت هایش آدمهای معمولی هستند. معروف ترین اثرش رمان «سرنا» است که نه...
راحله فاضلی (داستانِ تحریریه) «یکی از ما»* زیر همین آسمان بود. لکههای سرخ و سفید رفته بودند در دل هم. موبایلم را گرفتم رو به آسمان و عکس پشت عکس. گفتم باید...